زبان ارتباط تنگاتنگی با جامعه دارد، به طوری که هر اتفاقی در جامعه میافتد به نحوی در زبان بروز میکند. به طور مثال، هنگامیکه اختراع یا ابداعی در زمینهٔ فناوری میشود، دستکم واژهای برای آن ساخته یا برساخته میشود. وقتی اولین «کامپیوتر» ساخته شد، computer در برابر آن وضع شد. پیش از آن، واژهٔ computer یا اصلاً به کار نمیرفت، یا دستکم معنای «کامپیوتر» را نداشت. در زبان فارسی، بعدها که این دستگاه وارد ایران شد و واژهٔ «کامپیوتر» در این کشور رایج شد، در برابر آن «رایانه» (ظاهراً از مصدر «رایانیدن») را وضع کردند. یا مثلاً، امروزه در زبان انگلیسی از واژهٔ google در مقولهٔ فعل نیز استفاده میکنند. به بیان سادهتر، هرگاه بخواهند بگویند «آن را در گوگل جستوجو کن»، میگویند Google it!. «گوگل» واژهای برساخته بود که پس از تولد «موتور جستوجوی گوگل» در زبان انگلیسی رایج شد.
البته مسئله فقط به اختراع یا ابداع در زمینهٔ فناوری ختم نمیشود. وقتی فیلم یا سریالی ساخته میشود و واژهها و اصطلاحاتی یا ساخته میشوند، یا در معنای خاصی به کار میروند، آن واژهها و اصطلاحات در مخاطبان آن فیلم یا سریال تأثیر گذاشته، از طریق آنها (افراد جامعه) در جامعه بروز مییابند. به طور نمونه، وقتی مهران مدیری سریال طنز «شبهای برره» را ساخت، سیلی از واژهها و اصطلاحات برساخته در جامعهٔ ایران متولد و رایج شد. یا مثلاً، احتمالاً بعد از آنکه مهران غفوریان واژهٔ «تابلو» را در سریال «زیر آسمان شهر» در معنای «انگشتنما، نمایان، آشکار و ...» به کار برد، این واژه در میان (نو)جوانان ایرانی محبوبیت فزونتری یافت.
«اگر به هر دلیلی نوعی دگرگونی در جامعهای رخ دهد، این دگرگونی میتواند بر طرز فکر اعضای ]آن[ جامعه تأثیر بگذارد و زبان نیز مسلماً از تأثیر این دگرگونی مصون نخواهد بود و به طور عمیق و گستردهای تحت تأثیر انواع دگرگونیهای جوامع، از جمله دگرگونیهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، قرار میگیرد. به طور کلی، نمیتوان گفت کدامیک از این تغییرات میتواند عامل تغییرات گستردهتری در زبان باشد. شاید بهتر باشد بگوییم میزان تأثیرپذیری زبان از تحولات جامعه به گستره و عمق این تغییرات بستگی مستقیم دارد. به عبارت سادهتر، میتوان گفت هرچه تحولات برونزبانی عمیقتر و بنیادیتر باشند تأثیر بیشتر و گستردهتری بر زبان میگذارند. در هر حال، پژوهشهای جامعهشناسان، و بهویژه زبانشناسان، نشان میدهد که این تغییرات بیشترین تأثیر خود را بر زبان در سطح واژگان اعمال میکنند» (محمودزاده، 1383: 6). به طور نمونه، «با برقراری رژیم جمهوری اسلامی ]ایران[ و حاکم شدن شرایط جدید بر ]این[ کشور، تفکر مذهبی – سیاسی حاکم بر جامعه، تغییرات واژگانی بسیاری را سبب شد» (همان: 8). به بیان سادهتر، واژهها و عبارتهایی چون «انقلاب»، «برادر»، «خواهر»، «امت مسلمان»، «امت انقلابی»، «رهبر انقلاب»، «ضدانقلاب»، «شیطان بزرگ» و بسیاری دیگر پس از انقلاب 1357 در ایران باب شد (همان: 9).
«عوامل اجتماعی یا همان عوامل برونزبانی تأثیر قابلملاحظهای بر زبان دارند. جوامع زبانی، ساختار و ارزشهای اجتماعی و نیز جهانبینی اعضای این جوامع عناصر تشکیلدهندهٔ این عوامل میباشند. حال اگر دگرگونی خاصی در این عوامل به وجود آید، تأثیر مستقیم آن بر زبان مشهود خواهد بود. به عبارت دیگر، تغییرات اجتماعی، با هر گستره و عمقی، تغییراتی را در زبان پدید میآورند» (همان: 7).
یادداشتها:
ـ محمودزاده، ک. (1383). تغییرات اجتماعی و تأثیر آنها بر زبان و ترجمه. مجلهٔ زبان و ادب (وابسته به دانشگاه علامه طباطبایی).، ش22، صص1 – 23.