بسیاری سادهلوحانه گمان میکنند که اصولاً امکان دارد کسی اصلاً لهجه نداشته باشد. به همین خاطر است که آنها جملاتی نظیر «فلانی اصلاً لهجه ندارد» را به کار میبرند. آنها، تا هنگامیکه شخص به لهجهٔ رایج پایتخت (مثلاً، لهجهٔ تهرانی) سخن میگوید، بر این باورند که آن شخص لهجه ندارد! اما به محض اینکه آن شخص به لهجهای غیر از لهجه رایج در پایتخت (مثلاً، لهجهٔ شیرازی) سخن گفت، به باور آنها این شخص لهجهدار سخن میگوید. این باور از بُن نادرست است. اصولاً، امکان ندارد کسی بدون لهجه سخن بگوید. در مثال بالا، تا هنگامیکه آن شخص اصطلاحاً تهرانی صحبت میکند، او نیز لهجه دارد و آن بیتردید «لهجهٔ تهرانی» است، نه اینکه او لهجه ندارد. لهجه را در گستردهترین معنای آن به طرزی از سخنگفتن تعریف کردهاند که اطلاعاتی در مورد سخنگو در اختیار شنونده قرار میدهد. این اطلاعات عبارتاند از (الف) اینکه آن سخنگو اهل کجاست؛ (ب) اینکه وی به کدام طبقه اجتماعی تعلق دارد؛ (ج) و اینکه آیا او بومی است یا غیربومی. (Richards and Schmidt 2010: 3)
یادداشتها:
- Richards, J. C. and Schmidt, R. (2010). Longman Dictionary of Language Teaching and Applied Linguistics. 4th edition. UK: Pearson Education.
پیش از پرداختن به این سؤال، باید منظورم از ادات علت و معلول را توضیح دهم. منظورم از ادات علت عبارتهایی نظیر «زیرا»، «چون» و ... است، که نمایانگر علت یا دلیلاند. و منظورم از ادات معلول عبارتهایی نظیر «از این رو»، «در نتیجه»، «بنابراین» و ... است، که نشانگر معلول یا نتیجهاند. هنگامی که در هر جملهای ادات علت به کار رفت، درستتر و منطقیتر آن است که دیگر ادات معلول به کار نرود، یا برعکس. به طور مثال، هنگامی که میگوییم:
ـ زمین خیس بوده است، چون باران میباریده است.
«باران میباریده است» علت است و «زمین خیس بوده است» معلول. این جمله را میتوان به صورت زیر نیز درآورد:
ـ چون باران میباریده است، زمین خیس بوده است.
حال،اگر بخواهیم همین جمله را با ادات معلول بگوییم، خواهیم داشت:
ـ باران میباریده است. از این رو، زمین خیس بوده است.
از این رو، پرپیداست که نمیتوان «چون» و «از این رو» را همزمان در «یک جمله» به کار برد. اما فارسیزبانان گرایش عجیبی دارند که این دو عبارت را در یک جمله به کار برند. به مثال زیر توجه کنید:
ـ چون تصمیمگیری برای او، آن هم بدون مشورت، در این مورد خاص دشوار، بلکه عذابآور، بود، از این رو، او منفعلانه هیچ تصمیمی نگرفت.
شکی نیست که درستتر و منطقیتر آن است که «چون» و «از این رو» همزمان در «یک جمله» به کار نرود، یعنی:
ـ چون تصمیمگیری ... دشوار، بلکه عذابآور، بود، او منفعلانه هیچ تصمیمی نگرفت.
این جمله را میتوان در دو جمله، به صورت زیر، درآورد:
ـ تصمیمگیری ... دشوار، بلکه عذابآور، بود. از این رو، او منفعلانه هیچ تصمیمی نگرفت.