این مرد ظاهراً به 15 گویش / لهجه موجود در ایران صحبت میکند: افغانستانی، بندرعباسی، خورموجی، بوشهری، برازجانی، شیرازی، اصفهانی، یزدی، رشتی، تبریزی، یاسوجی، همدانی، دزفولی، شادگانی و آبادنی. البته، او افغانستانی را چندان خوب صحبت نمیکند.
لهجه [accent] را در گستردهترین معنای آن به طرزی از سخنگفتن تعریف کردهاند که اطلاعاتی در مورد سخنگو در اختیار شنونده قرار میدهد. این اطلاعات عبارتاند از (الف) اینکه آن سخنگو اهل کجاست؛ (ب) اینکه وی به کدام طبقه اجتماعی تعلق دارد؛ (ج) و اینکه آیا او بومی است یا غیربومی. (Richards and Schmidt 2010: 3) اما گویش [dialect] به یک گونه زبانی اطلاق میشود که در بخشی از یک کشوری رایج است (گویش منطقهای) یا مورد کاربست طبقه اجتماعی خاصی است (گویش اجتماعی)، که از نظر واژگان، دستور و / یا تلفظ از دیگر صورتهای همان زبان متمایز میشود. (ibid. 168)
یادداشتها:
- Richards, J. C. and Schmidt, R. (2010). Longman Dictionary of Language Teaching and Applied Linguistics. 4thedition. UK: Pearson Education.