حسین حسن‌زاده

حسین حسن‌زاده

«کاشکی هستی زبانی داشتی / تا ز هستان پرده‌ها برداشتی» (مولوی)
حسین حسن‌زاده

حسین حسن‌زاده

«کاشکی هستی زبانی داشتی / تا ز هستان پرده‌ها برداشتی» (مولوی)

نخستین 20 واژه پربسامد در انگلیسی آمریکایی معاصر

فرهنگ بسامد انگلیسی آمریکایی معاصر (2010) اولین 5000 واژه پربسامد در انگلیسی آمریکایی معاصر را به دست می‌دهد. این فرهنگ از بررسی داده‌های یک پیکره 385میلیون‌‌واژه‌ای (شامل انگلیسی گفتاری:‌ مکالمه‌هایی نانوشته از برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی؛ و انگلیسی نوشتاری: کتاب، داستان، فیلم‌نامه، مجله، روزنامه و ...) گرد آمده است. نخستین 20 واژه پربسامد در انگلیسی آمریکایی معاصر را به همراه مقوله آن در زیر ملاحظه می‌کنید :(Davies and Gardner 2010: 9 - 10)


مقوله واژه

واژه‌ها

article

the

1

verb

be

2

conjunction

and

3

preposition

of

4

article

a

5

preposition

in

6

infinitive

to

7

verb

have

8

preposition

to

9

pronoun

it

10

pronoun

I

11

conjunction

that

12

preposition

for

13

pronoun

you

14

pronoun

he

15

preposition

with

16

preposition

on

17

verb

do

18

genitive

’s

19

verb

say

20

 

یادداشت‌ها:

- Davies, M. and Gardner, D. (2010). A Frequency Dictionary of Contemporary American English. UK: Routledge.

ضمیر: جانشین اسم یا جانشین گروه اسمی؟

در تعریف «ضمیر» غالباً عنوان می‌شود که  ضمیر «واژه‌ای ]است[ که به جای اسم به کار می‌رود و از تکرار آن جلوگیری می‌کند، مانند ”او“ در این جمله: علی را دیدم و با او صحبت کردم» (فرهنگ بزرگ سخن، ذیل «ضمیر»). از سوی دیگر، در کتاب‌های درسی این اصطلاح را چنین تعریف‌ کرده‌اند: «کلمه‌های مانند: ”من، او، شما، م، تان و ...“ که به جای اسم می‌نشیند ضمیر نام دارند» (فارسی پایه هفتم، 1394: 104). و نهایتاً در برخی از کتاب‌های دستور نیز تعریف این اصطلاح از این قرار است: «واژه‌ای که جانشین اسم می‌شود و با آوردن آن دیگر خود اسم را نمی‌آوریم ضمیر نامیده می‌شود» (انوری و احمدی، 1390: 9).


اما باید توجه کرد چنین تعریفی که ضمیر را «جانشین اسم» معرفی می‌کند نارساست (غلامعلی‌زاده، 1374: 41)، بلکه تصور نادرستی از ضمیر است (Payne 2011: 122). نارسایی و نادرستی چنین تعریفی را می‌توان با مثالی ساده برملا کرد:

ـ آن مرد جوان بازیگر است.

اگر ضمیر «جانشین اسم» باشد، لذا باید بتوان ضمیر «او» را با اسم «مرد» جایگزین کرد:

ـ * آن او جوان بازیگر است.

اما این جمله غیردستوری است (در زبان‌شناسی در ابتدای جملات و عبارات غیردستوری علامت ستاره (*) می‌گذارند).


چنانکه ملاحظه می‌کنید، این طور نیست که ضمیر لزوماً «جانشین اسم» باشد. بلکه، تعریف درست‌تر و دقیق‌تر این است که ضمیر «جانشین گروه اسمی» است، اگرچه ممکن است گروه اسمی گاهی (و البته گاهی، نه همیشه)  فقط از یک اسم تشکیل شده باشد. عبارت «آن مرد جوان» در مثال بالا یک گروه را تشکیل می‌دهد: (گروه اسمی)، چون توالی این واژه‌ها در آن جمله به اتفاق هم یک نقش نحوی را ایفا می‌کند: (نقش «نهاد»). از این رو، ضمیر «او» را می‌توان به جای این گروه اسمی به کار برد:

ـ او بازیگر است.

اما چنانکه گفتیم، گروه اسمی گاهی ممکن است فقط از یک اسم تشکیل شده باشد. در این صورت، آن اسم به تنهایی یک گروه اسمی را تشکیل می‌دهد:

ـ معلم آمد.

ـ او آمد.


حتی معادل انگلیسی ضمیر (یعنی pronoun) نیز فریبنده است. noun یعنی اسم و پیشوند pro یعنی جایگزین و لذا pronoun به طور ضمنی یعنی «جایگزین اسم». اما چنانکه نشان دادیم، ضمیر جانشین گروه اسمی است. از همین رو است که برخی از زبان‌شناسان بیشتر اصطلاح دقیق‌تر pro-NP را می‌پسندند (Tallerman 2014: 171). گفتنی است که NP صورت کوتاه Noun Phrase (گروه اسمی) است.

 

یادداشت‌ها:

ـ اکبری‌شلدره، ف. و دیگران (1394). فارسی. پایه هفتم دوره اول متوسطه. تهران: شرکت چاپ و نشر کتاب‌های درسی ایران.

ـ انوری، ح. (سرویراستار). (1381). فرهنگ بزرگ سخن. (8‌‌جلد). تهران: سخن.

ـ انوری، ح. و احمدی گیوی، ح. (1390). دستور زبان فارسی2، ویرایش 4م. تهران: فاطمی.

ـ غلامعلی‌زاده، خ. (1374). ساخت زبان فارسی. تهران: احیای کتاب.

- Payne, T. E. (2011). Understanding English Grammar. UK: Cambridge.

- Tallerman, M. (2014). Understanding Syntax. 4th edition. UK: Routledge.

آیا می‌دانستید

در زبان کره‌ای، ضمیرهای اول شخص و دوم شخص هریک دو معادل دارد؟ (Payne 2011: 8) به طور مثال، در این زبان ضمیر اول شخص مفرد (یعنی «من») دو معادل دارد، که یکی در موقعیت‌های رسمی به کار می‌رود و دیگری در موقعیت‌های غیررسمی.

 

یادداشت‌ها:

- Payne, T. E. (2011). Understanding English Grammar. UK: Cambridge.

آیا می‌دانستید

در بسیاری از زبان‌های اروپایی مدرن (نظیر فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، آلمانی، یونانی و روسی، و البته نه انگلیسی) ضمیر دوم / سوم شخص جمع برای اشارهٔ محترمانه به مخاطب مفرد به کار می‌رود؟ (Baker 2011: 105) به عبارت دیگر، در این زبان‌ها، همان‌طور که در فارسی برای احترام به مخاطب مفرد به جای «تو» (دوم شخص مفرد) از «شما» (دوم شخص جمع) استفاده می‌شود، به جای «تو» از «شما» استفاده می‌کنند.

 

یادداشت‌ها:

- Baker, M. (2011). In Other Words. UK: Routledge.