به باور نویسندهٔ این سطور، یکی از شیوههای یادگیری ترجمه عبرتگرفتن و پرهیزکردن از اشتباهات مترجمان کممایه یا «نامترجمان» است. به طور مثال، بسیاری شاید گمان کنند که، از آنجاییکه «سرطان ریه» به انگلیسی lung cancer میشود، لابد «سرطان خون» هم blood cancer میشود! اما باید دانست که blood cancer غلط است و در انگلیسی کاربرد ندارد. «سرطان خون» را به انگلیسی leukemia میگویند. یا مثلاً، vicious circle را به فارسی «دایرهٔ شریر»، «چرخهٔ شیطانی»، «سیکل معیوب» و «دایرهٔ لعنتی!» نمیگویند، بلکه به آن «دور باطل» میگویند، که در منطق و فلسفه کاربرد دارد. خوشبختانه بعضی از مترجمان پرتجربه و پرترجمه در کتابها و آثارشان یا در مجلات مربرط به ترجمه به روشنگری دربارهٔ اشتباهاتی از این دست، که پر فراواناند، پرداختهاند. برای نمونه، بهاءالدین خرمشاهی در پیشگفتار ترجمهکاوی (1390) به بعضی از این اشتباهات یا غلطها اشاره کرده است.
یادداشتها:
ـ خرمشاهی، ب. (1390). ترجمهکاوی. تهران: ناهید.
هماکنون در دنیا دستکم 7102 زبان زنده وجود دارد؟ (وبگاه قومشناسی: زبانهای جهان، دسترسی در 1394/10/12) شایان ذکر است زبان زنده به زبانی گفته میشود که سخنگویانی دارد که زبان مادریشان این زبان است. از این رو، زبان مرده به زبانی گفته میشود که زبان مادری هیچ سخنگویی نیست.
یادداشتها:
- Ethnologue: Languages of the World (accessed January 2, 2016)
دکتر کورش صفوی، زبانشناس نامآشنا، یکی از استادان پرمایه و پرکار دانشگاه علامه طباطبایی است. ایشان تألیفات و ترجمههای بسیاری دارند. شمار مقالههای ایشان در نشریههای مختلف بالغ بر 600 است. بسیاری از تألیفات ایشان به گونهای است که حتی زباندوستان کمسوادی چون نگارندهٔ این سطور نیز میتوانند بهراحتی آنها را فهم و هضم کنند. ظاهراً، واژهٔ «اشتالانقوس» را ایشان به دلایل آموزشی برساختهاند. به عبارت دیگر، ایشان، هنگامیکه بخواهند برای دانشجویانشان در مباحث معناشناسی از چیزی مثال بزنند که آنها هیچ معنا، دلالت، ذهنیت و ... نسبت بدان سراغ ندارند، از این واژهٔ بیمعنا بهره میبرند و هر بار که بخواهند آن را به طور دلخواه خود تعریف میکنند. به طور مثال، ایشان یکبار این واژه را چنین تعریف کرده بودند: «میتوان انسانی را در نظر گرفت که سرش همچون کلهٔ شیر نر باشد و از دهانش آتش بیرون بجهد و پرواز هم بکند. این پدیده را میتوان "اشتالانقوس" نامید و حتی در یک فیلم سینمایی یا کارتون نقشی به او داد» (صفوی، 1391: 417). ایشان این واژهٔ بیمعنای سودمند (!) را در آثار خود بهفراوانی به کار بردهاند، که شاید در آیندهای نزدیک در فرهنگهای زبان فارسی نیز وارد شود!
یادداشتها:
گنجور رومیزی نرمافزاری رایگان و آزاد است، که به کمک آن میتوانید اشعار (بیش از) ۶۳ شاعر فارسیزبان را مرور کنید. برخی از امکانات این نرمافزار عبارتاند از:
ـ جستوجو
ـ برجستهسازی
ـ نشانهگذاری
ـ شمارهگذاری ابیات
ـ نمایش شعر تصادفی (فال)
ـ کپی متن و چاپ
ـ ویرایش شعر
این واژه را علی صلحجو در مقالهٔ سخنربایی (1387) بهکاربرده است. به ظن قوی، ایشان این واژه را، در برابر self-plagiarism (سرقت از خود) برساختهاند، گرچند، در این مقاله، هیچ ذکری از این واژه انگلیسی نکردهاند. خودربایی هنگامی رخ میدهد که «شخص نوشتهٔ خود را، که قبلاً در جایی دیگر منتشر شده، به سهو یا به عمد، در قالبی دیگر عرضه کند. بااینکه در اینجا سارق و مسروق یک نفرند، مصداق سرقت تغییر نمیکند. به عبارت دیگر، عرضهٔ کالایی واحد در دو بستهبندی متفاوت نیز مذموم شمرده میشود. البته، اگر صورت عرضه در حد قابل توجهی تغییر کند، میتوان آن را موجه و از مقولهٔ سرقت ادبی خارج دانست، اما مواردی وجود دارد که جز تکرار نام دیگری بر آن نمیتوان نهاد. ... در خودربایی (سرقت از خود) مسروقی در میان نیست که بتواند مدعی سرقت شود. ]بلکه[ در اینجا ناشر است که مغبون میشود و میتواند ادعای خسارت کند» (صلحجو، 1387: 108).
یادداشتها:
ـ صلحجو، ع. (1387). سخنربایی. فصلنامهٔ پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، ش19، ص98 - 110