به طور کلی، دو نوع عدد داریم: عدد اصلی و عدد ترتیبی. نوع اول را میتوان هم به عدد نوشت و هم به حروف. مثلاً، هم میتوان «هفت» نوشت و هم میتوان «7». ظاهراً، نوع دوم را نمیتوان تماماً به عدد نوشت. بلکه، نهایتاً میتوان بخشی از آن را با نشانهٔ عددی و باقی آن را با حروف نوشت. اما متأسفانه همین هم چندان در زبان فارسی رایج نیست، گرچند که چنین املاهایی در برخی از اعلامیهها به چشم میخورد.
در زبان انگلیسی، دو حرف آخر املای حروفی عددهای ترتیبی را برمیگیرند و در کنار نشانهٔ عددی آن مینشانند. به طور مثال، در این زبان، fourth (چهارم / چهارمین) را به صورت 4th نیز مینویسند. این کار، ظاهراً، باعث زودخوانی و کوتاهی میشود.
ما فارسیزبانان نیز میتوانیم همین کار را در زبان فارسی بکنیم. مثلاً، «چهارم» را به صورت «4م» نیز بنویسیم، اگرچه چشم بیشتر فارسیزبانان با این املای نیمهعددی و نیمهحروفی هنوز خو نگرفته است. با این حال، مشکلی که میماند این است که «چهارمین» را چگونه بنویسیم: «4مین» یا «4اُمین»؟ املای اول ممکن است «4 مین» (یعنی 4 تا مین) خواند شود. دومی نیز احتمال میرود که، از آنجایی که فارسیزبانان ضمه را در نوشتههایشان کمتر به کار میبرند، «4 امین» خوانده شود. با این همه، به نظر نویسندهٔ این سطور، اگر فارسیزبانان همان املای اول را به کار بندند، امید است که چشمان آنها عادت کرده، آن املا جا بیفتد.
املای نیمهعددی و نیمهحروفی عددهای ترتیبی |
|||
یکم / اول |
1م |
یکمین / اولین |
1مین |
دوم |
2م |
دومین |
2مین |
سوم |
3م |
سومین |
3مین |
چهارم |
4م |
چهارمین |
4مین |
پنجم |
5م |
پنجمین |
5مین |
ششم |
6م |
ششمین |
6مین |
هفتم |
7م |
هفتمین |
7مین |
هشتم |
8م |
هشتمین |
8مین |
نهم |
9م |
نهمین |
9مین |
دهم |
10م |
دهمین |
10مین |
یازدهم |
11م |
یازدهمین |
11مین |
دوازدهم |
12م |
دوازدهمین |
12مین |
سیزدهم |
13م |
سیزدهمین |
13مین |
چهاردهم |
14م |
چهاردهمین |
14مین |
پانزدهم |
15م |
پانزدهمین |
15مین |
شانزدهم |
16م |
شانزدهمین |
16مین |
هفدهم |
17م |
هفدهمین |
17مین |
هجدهم |
18م |
هجدهمین |
18مین |
نوزدهم |
19م |
نوزدهمین |
19مین |
بیستم |
20م |
بیستمین |
20مین |
سیام |
30م |
سیامین |
30مین |
چهلم |
40م |
چهلمین |
40مین |
پنجاهم |
50م |
پنجاهمین |
50مین |
شصتم |
60م |
شصتمین |
60مین |
هفتادم |
70م |
هفتادمین |
70مین |
هشتادم |
80م |
هشتادمین |
80مین |
نودم |
90م |
نودمین |
90مین |
صدم |
100م |
صدمین |
100مین |
هزارم |
1000م |
هزارمین |
1000مین |
با اینکه در زبان عربی «گ» [g] وجود ندارد، «ج» [j] در جنوب مصر (قاهره و اسکندریه) «گ» [g] تلفظ میشود؟ (Abu-Chacra 2007: 5)
یادداشتها:
- Abu-Chacra, F. (2007). Arabic: An Essential Grammar. UK: Routledge.
چندی پیش برایم پیامی آمد با عنوان «معانی مختلف مُردن در ایران». پیام جالبی بود.
شاید برای شما هم جالب باشد:
1. میمیرم برات = عاشقتم.
2. بمیرم برات = خیلی دلم برات میسوزه.
3. برو بمیر = دیگه نمیخوام ببینمت.
4. میمُردی؟ = چرا کار را انجام ندادی؟
5. مُرده بودی؟ = چرا نگفتی؟
6. نمُردیم و ... = بالأخره اتفاق افتاد.
7. من بمیرم؟؟؟ = راست میگی؟
8. مُردم = خسته شدم.
9. مُردی؟؟؟ = چرا جواب نمیدی؟
10. مُرده = بیحال و وارفته.
11. مُردنی = نحیف و لاغر.