در این ویدیو نسبتاً کوتاه دیوید کریستال، زبانشناس سرشناس، مهمترین جنبه زبان را از دیدگاه خود بازگو میکند؛ از او غالباً میپرسند که مهمترین بُعدی که باعث شده است او این همه در زمینه زبان کار کند چیست: دستور؟ واژگان؟ تلفظ؟ واجشناسی؟ او همه جنبههای مختلف زبان را مهم اما فرع بر مفهوم پراهمیت کاربردشناسی [pragmatics] میداند. به باور او، جنبه کاربردشناختی ضروری است، زیرا به پرسش «چرا؟» پاسخ میدهد. او عنوان میکند افراد مختلف مثلاً ساختارهای دستوری متفاوتی را به کار میبرند و میپرسد چرا آنها آن ساختارها را به کار میبرند و مثلاً ساختارهای دیگر را فرو میگذارند. او میگوید کاربردشناسی به پاسخ پرسش اخیر میپردازد.
او کاربردشناسی را این طور تعریف میکند: کاربردشناسی مطالعه انتخابهایی است که در هنگام استفاده از زبان میکنید، بررسی دلیل آن انتخابها و تأثیری است که آن انتخابها برجا میگذارند. وی سپس دو مثال میزند. یکی اینکه، مثلاً ممکن است در هنگام بررسی گفتهٔ کسی بگویید که آن فرد از ساختار مجهول استفاده کرده است. به باور این زبانشناس، شما باید از خود بپرسید که چرا آن فرد از ساختار مجهول بهره برده است. او ادامه میدهد که پرسش «چرا این ساختار؟» پرسش دیگری را به طور ضمنی به همراه دارد: «چرا ساختار دیگری نه؟». از منظر کاربردشناختی، پاسخ این پرسش ناظر به بافت، معنا، تأکید و ... است. دوم اینکه، افراد مختلف از واژههای متفاوتی استفاده میکنند. به طور مثال، شخصی دوست خود را بسته به عوامل مختلفی نظیر میزان آشنایی و ... با واژههای متفاوتی خطاب کند. هر انتخاب آن شخص در مورد اینکه دوست خود را چه خطاب کند اطلاعی درباره پیشینه دوستی آن شخص با دوستش به دست میدهد. کاربردشناسی مطالعه آن انتخابهاست: چرا آن شخص دوستش را به طور الف خطاب کرد و نه به طور ب.
هر جنبه زبان را، چه دستور، چه واژگان، چه تلفظ، چه نقطهگذاری و ... ، اگر بررسی کنیم، دلیلی برای به کار رفتن مییابیم و کاربردشناسی مطالعه آن دلیلهاست. خلاصه اینکه، کاربردشناسی به شما کمک میکند به پرسش «چرا؟» پاسخ دهید.
یادداشتها:
- David Crystal (accessed August 22, 2016)
«با آنکه ترجمه سابقهای طولانی دارد، مطالعات ترجمه رشتهٔ نوپایی است که به علت تعامل با سایر رشتهها از جمله زبانشناسی، ادبیات، جامعهشناسی و مطالعات پسااستعماری به میانرشتهای بسیار پویا تبدیل شده است. اولین فرهنگ اصطلاحات این رشته در سال 1997 و دومین آن در سال 2009 وارد بازار بینالمللی کتاب شد و ترجمهٔ فارسی هر دو با فاصلهٔ نسبتاً کوتاهی به بازار کتاب ایران راه یافت» (پیشگفتار، صفحه 7).
فرهنگ جامع مطالعات ترجمه (1394) دو هدف عمده را دنبال میکند. اول، توصیف اصطلاحات اصلی میانرشتهٔ [interdiscipline] مطالعات ترجمه، شامل شاخههای ترجمهٔ مکتوب، شفاهی، چندرسانهای و آن دسته از اصطلاحات مطالعات ادبی، مطالعات پسااستعماری و مطعات فرهنگی که از دههٔ 1980 به مطالعات ترجمه راه یافتهاند. دوم، پر کردن خلأ دو فرهنگ قبلی، چه از لحاظ مدخلها و چه از لحاظ توصیفها، معانی و گاه مثالها (همان.).
عنوان فرهنگ: فرهنگ جامع مطالعات ترجمه
زبان فرهنگ: انگلیسی ـ فارسی
پدیدآورنده: فرزانه فرحزاد
انتشارات: انتشارات علمی
محل نشر: تهران
چاپ 1م: 1394
تعداد صفحات : 228
این فرهنگ با دو فرهنگ دیگر، یعنی فرهنگ توصیفی اصطلاحات مطالعات ترجمه (1997) و اصطلاحات کلیدی در مطالعات ترجمه (2009)، دو تفاوت اساسی دارد. نخست آنکه، عمدتاً بر اساس نیاز دانشجویان این میانرشته در ایران تنظیم شده است. و دوم آنکه، محدود به اصطلاحات ترجمهٔ نوشتاری و چندرسانهای نیست، بلکه اصطلاحات اصلی شاخههای دیگری چون ترجمه شفاهی، مطالعات پسااستعماری و تحلیل گفتمان انتقادی را نیز در برمیگیرد (همان: 8).
انتخاب مدخلهای این فرهنگ حاصل سه سال بررسی و تحقیق است. پس از تعیین حوزه فرهنگ حاضر، ابتدا اصطلاحات کلاسیک و رایج از مراجع اصلی گردآوری شده است. پس از آن، اصطلاحات میانرشتهای مطالعات ترجمه شناسایی و ثبت شده است. سپس اصطلاحات مربوط به رویکردهای نسبتاً جدید در این میانرشته، مثلاً مطالعات فرهنگی، به آنها افزوده شده است (همان.).
مؤلف برای انتخاب معادل برای اصطلاحات به مراجعی از قبیل دو فرهنگ پیشگفته و نیز نشریات و مقالات تخصصی مطالعات ترجمه از جمله فصلنامه مطالعات ترجمه مراجعه کرده است. وی در مواردی که معادلی نیافته معادلی ساخته و در برابر مدخل ذکر کرده است (همان: 9).
یادداشتها:
ـ پالامبو، گ. (2009). اصطلاحات کلیدی در مطالعات ترجمه. ترجمهٔ فرحزاد، ف. و کریمزاده، ع. (1391). تهران: نشر قطره.
ـ شاتلورث، م. و کاوی، م. (1997). فرهنگ توصیفی اصطلاحات مطالعات ترجمه. ترجمهٔ فرحزاد، ف. و دیگران. (1385). تهران: یلداقلم.
ـ فرحزاد، ف. (1394). فرهنگ جامع مطالعات ترجمه. تهران: انتشارات علمی.
- Palumbo, G. (2009). Key Terms in Translation Studies. UK: Continuum.
- Shuttleworth, M. and Cowie, M. (1997). Dictionary of Translation Studies. St. Jerome Publishing. Republished 2014 by Routledge; UK.
در شمار اندکی از زبانها، حرفاضافه صرف میشود؟ (Tallerman 2014: 68) به بیان دقیقتر، حروفاضافهٔ تصریفی را میتوان در کل خانوادهٔ زبانهای سلتی [Celtic family] (مثلاً، در زبانهای ایرلندی [Irish] و وِلْش [Welsh]) و در شماری از خانوادههای غیرخویشاوند دیگری، از جمله زبانهای خانواده زبانهای سامی [Semitic family] (مثلاً، در زبانهای عربی و عبری)، یافت (ibid: 133). به طور مثال، چنانکه در زیر ملاحظه میکنید، در زبان ولْش، حرفاضافه ar (معادل حرفاضافه «بر» فارسی) با توجه به «شخص» [person] و «شمار» [number] و، گاهی افزونبر آن دو، با توجه به «جنس» [gender] صرف میشود.
به عبارت دیگر، در این زبان، بسته به اینکه ضمیری که پس از حرفضافهٔ ar (بر) میآید مفرد باشد یا جمع، اول شخص باشد یا دوم یا سوم و، در سوم شخص مفرد، علاوهبر آن، مذکر باشد یا مؤنث، صورتهای مختلفی به خود میگیرد. به بیان جزئیتر، در این زبان، حرفاضافه ar (بر) پیش از ضمیر اولشخص مفرد i (من) صورت arna، پیش از ضمیر سومشخص مفرد مذکر صورت arno و پیش از سومشخص مفرد مؤنث صورت arni را به خود میگیرد.
یادداشتها:
- Tallerman, M. (2014). Understanding Syntax. 4th edition. UK: Routledge.
در زیر از عجیبترین جملات زبان انگلیسی را همراه با ترجمه من ملاحظه میکنید. در این جمله، اولین واژه یکحرفی، دومین واژه دوحرفی، سومین واژه سهحرفی، ... و نوزدهمین واژه نوزدهحرفی اما بیستمین واژه بیستویکحرفی است.
I do not know where family doctors acquired illegibly perplexing handwriting; nevertheless, extraordinary pharmaceutical intellectuality counterbalancing indecipherability transcendentalizes intercommunications incomprehensibilities.
یونیسف یک دختر ششساله را با دو ظاهر متفاوت (فقیر و غنی) در مکانی عمومی به میان مردم میفرستد و ...
یادداشتها:
- YouTube (accessed August 22, 2016)
(King 2006: 222)
الف: به کسی که به سه زبان صحبت میکند چه میگویید؟
ب: سهزبانه
الف: به کسی که به دو زبان صحبت میکند چه میگویید؟
ب: دوزبانه
الف: به کسی که به یک زبان صحبت میکند چه میگویید؟
ب: آمریکایی!
اگر نکته این لطیفه را درنیافتید، ادامه مطلب را بخوانید!
ادامه مطلب ...