در اکثر فرهنگهای انگلیسی ـ فارسی، از جمله فرهنگ هزاره (1379)، در برابر واژهٔ «metaphor»، «استعاره» را آوردهاند. به نظر میرسد metaphor، در زبان انگلیسی، با استعاره، در زبان فارسی، تفاوت دارد. برای درک این تفاوت، از آنجاییکه استعاره با تشبیه رابطهٔ تنگاتنگی دارد، باید انواع تشبیه را از هم بازشناخت. در سنت مطالعات ادبی، «تشبیه در قالب جملهای مطرح میشود که جملهٔ تشبیهی نامیده میشود و دارای چهار جزء است: مشبه، مشبهبه، وجه شبه، و ادات تشبیه» (صفوی، 1379: 264). بر این اساس، در مثال زیر، «هوشنگ»، «مثل»، «کنه»، و «سمجبودن» به ترتیب مشبه، ادات تشبیه، مشبهبه، و وجه شبه است.
(1) هوشنگ مثل کنه سمج است. (تشبیه مفصل)
هرگاه هر چهار عنصر در جملهٔ تشبیهی به کار رفته باشند، آن تشبیه را تشبیه مفصل مینامند. حذف وجه شبه، به آن گونه که در مثال زیر صورت پذیرفته است، ما را به تشبیه مجمل میرساند (همان: 264).
(2) هوشنگ مثل کنه است. (تشبیه مجمل)
با حذف ادات تشبیه، در جمله زیر، به تشبه بلیغ میرسیم.
(3) هوشنگ کنه است. (تشبیه بلیغ)
«وجود دو جزء مشبه و مشبهبه، در آنچه جملهٔ تشبیهی نامیده میشود، الزامی است. ... استعاره زمانی تحقق مییابد که، پس از حذف وجه شبه و ادات تشبیه، یعنی وقتی به تشبیه بلیغ رسیدیم، مشبه را نیز حذف کنیم و فقط مشبهبه را به کار بریم» (همان: 264). به طور مثال، با در نظر داشتن مثال (1)، به جای «هوشنگ»، در جمله زیر، «کنه» را به کار ببریم.
(4) کنه را هم برای مهمانی دعوت کردهای؟
اما metaphor، در زبان انگلیسی، عمدتاً به دو نوع تقسیم میشود: نوع اول متشکل از مشبه [topic] و مشبهبه [image] است و نوع دوم متشکل از مشبهبه و وجه شبه [point of similarity]. به مثالهای زیر توجه کنید:
(5) “All the world’s a stage.” (Shakespeare)
[Topic: All the world – Image: a stage]
(6) The tide turned against the government.
[Image: the tide – Point of Similarity: turned against]
در زبان انگلیسی، آنچه metaphor را از simile (تشبیه) متمایز میکند ادات تشبیه است. در metaphor، ادات تشبیه به کار نمیرود، اما در simile به کار میرود. با توضیحات فوق، معلوم میشود که نوع اول metaphor، در زبان انگلیسی، با تشبیه بلیغ، در زبان فارسی، مطابقت دارد و نوع دوم آن، از آنجاییکه مشبه در آن محذوف است، به استعاره، در زبان فارسی، مشابهت دارد. از این رو، استعارهٔ فارسی بر metaphor انگلیسی منطبق نیست.
یادداشتها:
ـ حقشناس، ع.م. و دیگران (1379). فرهنگ هزاره. تهران: فرهنگ معاصر.
ـ صفوی، ک. (1379). درآمدی بر معناشناسی. تهران: پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی.