فرهنگ معاصر پویا (1387) در برابر اصطلاح touch wood دو معادل آورده است: «بزنم به تخته» و «گوش شیطان کر». اصطلاح «بزنم به تخته» در زبان فارسی هنگامی به کار میرود که گوینده کسی یا چیزی را تحسین کرده باشد و بخواهد او یا آن از «چشم زخم» در امان بماند (فرهنگ بزرگ سخن: ذیل «تخته») یا از وی «بلا و قضا» دفع شود (فرهنگ فارسی معاصر: ذیل «به تخته زدن»). گویندهٔ این اصطلاح، هنگامی که این جمله را بر زبان میآورد، معمولاً انگشت خود را به شیئی چوبی میزند (همان). در زبان انگلیسی نیز این اصطلاح برای «دفع بداقبالی احتمالی» به کار میرود (Siefring 2004: 317). گویا این اصطلاح در برخی از زبانها و فرهنگها معادل دارد (ن.ک. ویکیپدیا: دانشنامه آزاد، ذیل «بزنم به تخته»، دسترسی در 1394/12/1).
اما منظور از «تخته» در این اصطلاح چیست؟ ظاهراً در این باره دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، که از جمله میتوان به سه دیدگاه اشاره کرد؛ براساس دیدگاه نخست، در زمانهای باستان، کاهنان [druids] بر این باور بودند که ارواح خوب در میان درختان زندگی میکنند. افرادی که کمک میجستند بر درخت میزدند تا ارواح از آنها دستگیری و محافظت کند (Flavell and Flavell 1992: 192). از طرفی، برخی از صاحبنظران باور دارند که منظور از «تخته» در این عبارت «تسبیح یا صلیب» است، که مسیحیان از آن استمداد میکردند (ibid.). سرانجام، برخی نیز گمان میکنند که این عبارت احتمالاً از بازی کودکانه Touch-wood (لمس چوب) نشأت گرفته است، که در آن کودکان یکدیگر را، تا هنگامی که یکی از آنها چوبی را لمس کند، دنبال میکنند (ibid.). راستی، آیا شایسته است به درخت یا صلیب متوسل و متمسک شویم؟
یادداشتها:
ـ انوری، ح. (سرویراستار). (1381). فرهنگ بزرگ سخن. (8جلد). تهران: سخن.
ـ باطنی، م.ر. و دستیاران (1387). فرهنگ معاصر پویا: اصطلاحات انگلیسی ـ فارسی. تهران: فرهنگ معاصر.
ـ نجفی، ا. (1378). فرهنگ فارسی عامیانه. تهران: نیلوفر.
ـ ویکیپدیا: دانشنامه آزاد (دسترسی در 1394/12/1)
- Flavell, L. and Flavell, R. (1992). Dictionary of Idioms and Their Origins. UK: Kyle Cathie.
- Siefring, J. (2004). Oxford Dictionary of Idioms. 2nd edition. UK: Oxford.