در این ویدیو نسبتاً کوتاه دیوید کریستال، زبانشناس سرشناس، مهمترین جنبه زبان را از دیدگاه خود بازگو میکند؛ از او غالباً میپرسند که مهمترین بُعدی که باعث شده است او این همه در زمینه زبان کار کند چیست: دستور؟ واژگان؟ تلفظ؟ واجشناسی؟ او همه جنبههای مختلف زبان را مهم اما فرع بر مفهوم پراهمیت کاربردشناسی [pragmatics] میداند. به باور او، جنبه کاربردشناختی ضروری است، زیرا به پرسش «چرا؟» پاسخ میدهد. او عنوان میکند افراد مختلف مثلاً ساختارهای دستوری متفاوتی را به کار میبرند و میپرسد چرا آنها آن ساختارها را به کار میبرند و مثلاً ساختارهای دیگر را فرو میگذارند. او میگوید کاربردشناسی به پاسخ پرسش اخیر میپردازد.
او کاربردشناسی را این طور تعریف میکند: کاربردشناسی مطالعه انتخابهایی است که در هنگام استفاده از زبان میکنید، بررسی دلیل آن انتخابها و تأثیری است که آن انتخابها برجا میگذارند. وی سپس دو مثال میزند. یکی اینکه، مثلاً ممکن است در هنگام بررسی گفتهٔ کسی بگویید که آن فرد از ساختار مجهول استفاده کرده است. به باور این زبانشناس، شما باید از خود بپرسید که چرا آن فرد از ساختار مجهول بهره برده است. او ادامه میدهد که پرسش «چرا این ساختار؟» پرسش دیگری را به طور ضمنی به همراه دارد: «چرا ساختار دیگری نه؟». از منظر کاربردشناختی، پاسخ این پرسش ناظر به بافت، معنا، تأکید و ... است. دوم اینکه، افراد مختلف از واژههای متفاوتی استفاده میکنند. به طور مثال، شخصی دوست خود را بسته به عوامل مختلفی نظیر میزان آشنایی و ... با واژههای متفاوتی خطاب کند. هر انتخاب آن شخص در مورد اینکه دوست خود را چه خطاب کند اطلاعی درباره پیشینه دوستی آن شخص با دوستش به دست میدهد. کاربردشناسی مطالعه آن انتخابهاست: چرا آن شخص دوستش را به طور الف خطاب کرد و نه به طور ب.
هر جنبه زبان را، چه دستور، چه واژگان، چه تلفظ، چه نقطهگذاری و ... ، اگر بررسی کنیم، دلیلی برای به کار رفتن مییابیم و کاربردشناسی مطالعه آن دلیلهاست. خلاصه اینکه، کاربردشناسی به شما کمک میکند به پرسش «چرا؟» پاسخ دهید.
یادداشتها:
- David Crystal (accessed August 22, 2016)