علی صلحجو، مترجم، ویراستار و زبانپژوه سرشناس، درباره «فایده واژهنامه» مینویسد:
«بیشتر مترجمان معادل خارجی اصطلاحات را کنار آنها میدهند یا اینکه تمام آنها را جمع میکنند و با نظم الفبایی به صورت واژهنامه در انتهای کتاب، بعد از کتابنامه و قبل از نمایه، میآورند. واژهنامه چهار فایده دارد.
اول، سبب یکدستشدن اصطلاحات در سراسر کتاب میشود. اگر مترجم پیش از شروع ترجمه برای هریک از اصطلاحاتی که در آن اثر آمده است معادل فارسی واحدی در نظر بگیرد و آن را به صورت واژهنامه الفبایی کنار دست خود داشته باشد، مطمئن خواهد بود که وحدت اصطلاحات در سراسر ترجمه رعایت میشود. بنابراین، اولین فایده واژهنامه برای خود مترجم است.
دوم، برخی از خوانندگان بدشان نمیآید ضمن خواندن آثار علمی یا ادبی با معادلهای خارجی اصطلاحات آنها آشنا شوند، به خصوص اگر خیال مترجمشدن نیز داشته باشند. این گروه دوست دارند، علاوهبر واژهنامه، معادلهای خارجی را در کنار اصطلاح فارسی یا در پانوشت ببینند.
سومین فایده واژهنامه کمک به مترجمان بعدی است. مترجمی که در حال ترجمه اثری است چه بسا با اصطلاحاتی روبهرو شود که در هیچیک از فرهنگهای لغت دوزبانه نیامده باشد. در این موقعیت، مترجم دو راه پیش رو دارد: یا باید آن اصطلاح را عیناً وارد فارسی کند (نظیر ماشین، میکروب، ژن، ژنتیک و سونامی) یا اینکه بکوشد معادلی فارسی برایش بسازد (نظیر روانشناسی، یارانه، فناوری، و پرتونگاری). مترجمی که هنگام ترجمه برای اصطلاحی جدید معادل میسازد راه را برای مترجمی که میخواهد بعدها در همان رشته به ترجمه بپردازد هموار میکند. بارها پیش آمده است که مترجمان نیاز خود را نه از طریق فرهنگهای لغت بلکه به کمک واژهنامه کتابهای ترجمهشده برطرف کردهاند، زیرا واژهنامهها معمولاً از فرهنگهای لغت جلوترند. فرهنگها این روزها در ایران معمولاً زودتر از پنج سال تجدید ویرایش نمیشوند، در حالی که ظرف این مدت ممکن است چندین کتاب به فارسی ترجمه شود. البته، کتابهایی که واژهنامه ندارند از این لحاظ هیچ کمکی به مترجمان بعدی نمیکنند. حتی کتابهایی که معادلهای خارجی اصطلاحات در آنها در کنار آنها یا در پای صفحات آمده است از این نظر چندان مفید نیستند، زیرا مترجمی که به دنبال معادل فارسی یک اصطلاح خارجی است وقت و حوصله آن را ندارد که کتاب را از ابتدا تا انتها بخواند تا شاید آن را در متن یا در پانوشت پیدا کند. برعکس، چنانچه کتاب واژهنامه داشته باشد با یک نگاه میتوان دانست که اصطلاح مذکور در آن اثر آمده است یا نه.
چهارمین فایده واژهنامه برای فرهنگنگاران است. برخی گمان میکنند تدوینکنندگان فرهنگهای لغت فرهنگ یکزبانهٔ عمومی معتبری را برمیدارند و تکتک مدخلهای آن را به فارسی ترجمه میکنند. چنین نیست. فرهنگنگاران معادلهای فارسی مدخلها را اساساً از فرهنگهای قبلی برمیگزینند و در مورد معادلهای جدید به خصوص از واژهنامه کتابهایی استفاده میکنند که در فاصله انتشار دو فرهنگ ترجمه شدهاند. امتیاز کار فرهنگنگاران اساساً به نوع ویرایش و روشمندی آنهاست.» (صلحجو، 1394: 127 ــ 128)
یادداشتها:
ـ صلحجو، ع. (1394). از گوشه و کنار ترجمه. تهران: نشر مرکز.
فرهنگ معاصر پویا: اصطلاحات (1387) حدوداً 6429 اصطلاح رایج در انگلیسی و معادل یا ترجمه آن در فارسی را دربردارد. گفتنی است «اصطلاح [idiom] عبارتی است که به کمک اجزای آن نمیتوان به معنا و مفهوم کلی آن پی برد. اصطلاحات عموماً از بار معنایی زیادی برخوردارند. مثلاً، در زبان انگلیسی kick the bucket به معنای ”مردن“ است، ولی به هیچ روی از اجزای این اصطلاح نمیتوان این معنی را استنباط کرد. از ”غزل خداحافظی را خواندن“، که معادل آن در فارسی است، نیز نمیتوان به معنای ”مردن“ پی برد.» (مقدمه، صفحه 7)
عنوان فرهنگ: فرهنگ معاصر پویا: اصطلاحات
زبان فرهنگ: انگلیسی ـ فارسی
پدیدآورندگان: محمدرضا باطنی و دستیاران
انتشارات: فرهنگ معاصر
محل نشر: تهران
چاپ 1م: 1387
چاپ 2م: 1389
تعداد صفحات: 772
انواع اصطلاحاتی که در این فرهنگ آمده است از این قرار است (مقدمه، صفحات 7 و 8):
1. اصطلاحاتی که در زبان فارسی و انگلیسی چنان شبیه هستند که میتوان گفت از یک زبان به زبان دیگر رفتهاند یا اینکه هر دو اصطلاح ریشه مشترکی داشتهاند:
not look a gift horse in the mouth |
اسب پیشکشی را دندونشو نمیشمارند |
2. اصطلاحاتی که در دو زبان از نظر شکل و معنا متفاوت هستند، اما یک منظور را القا میکنند:
throw caution to the wind |
دل را به دریا زدن |
3. اصطلاحاتی که به زبان فارسی ترجمه شدهاند و به همان شکلی که «ترجمه قرضی» معروف است در فارسی به کار میروند:
all roads lead to Rome |
همه راهها به رُم ختم میشود. |
4. اصطلاحاتی که معنای آنها را نمیتوان به زبان مقصد منتقل کرد، مگر از راه ترجمه مفهوم آنها:
be in the same boat |
وضع / سرنوشت مشابهی داشتن، همدرد بودن |
5. اصطلاحاتی که ترجمهای نامأنوس دارند، اما استعاره نهفته در آنها چنان روشن است که ابهامی پدید نمیآورد:
be like looking for a needle in a haystack |
مثل این است که آدم توی انبار کاه دنبال سوزن بگردد |
یادداشتها:
ـ باطنی، م.ر. و دستیاران (1387). فرهنگ معاصر پویا: اصطلاحات انگلیسی ـ فارسی. تهران: فرهنگ معاصر.
ـ فرهنگ معاصر: ناشر کتابهای مرجع (دسترسی در 1395/8/5)
فرهنگ معاصر کیمیا (1385) یکی از بهروزترین فرهنگهای فارسی ـ انگلیسی موجود است. کریم امامی، مترجم و ویراستار سرشناس، ده سال آخر عمر خود را صرف تألیف این فرهنگ کرد. وی در این فرهنگ از برخی از واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز بهره برده است.
عنوان کتاب: فرهنگ معاصر کیمیا
زبان فرهنگ: فارسی ـ انگلیسی
پدیدآورنده: کریم امامی
انتشارات: فرهنگ معاصر
محل نشر: تهران
چاپ 1م: 1385
تعداد صفحات : 1001
برخی از ویژگیهای این فرهنگ از این قرار است:
ـ برابر انگلیسی بیش از 40 هزار واژه و اصطلاح رایج زبان فارسی.
ـ مثالهای فراوان برای نشان دادن کاربرد واژه.
ـ آوانگاری واژههای فارسی.
یادداشتها:
ـ امامی، ک. (1385). فرهنگ معاصر کیمیا. تهران: فرهنگ معاصر.
ـ فرهنگ معاصر: ناشر کتابهای مرجع (دسترسی در 1395/7/1)
فرهنگ معاصر هزاره (1379) برخاسته از کوشش و پژوهشی پانزدهساله است. تألیف این فرهنگ در سال 1364 آغاز شد و پس از فراز و نشیبی در سال 1379 پایان یافت. متأسفانه این فرهنگ، برخلاف فرهنگ معاصر پویا (1387)، دیگر هرگز بهروزرسانی نشده است، بلکه فقط تجدید چاپ شده است. این فرهنگ بیش از 55.000 مدخل اصلی و فرعی، 30.000 عبارت، اصطلاح، ضربالمثل، تکیهکلام و جمله با معنای خاص، بیش از 300.000 برابر فارسی مناسب همراه با انواع اطلاعات واژگانشناختی و نهایتاً 254 نکته کاربردی دارد (پیشگفتار، صفحات 9 و 10).
عنوان فرهنگ: فرهنگ معاصر هزاره
زبان فرهنگ: انگلیسی ـ فارسی
پدیدآورندگان: علیمحمد حقشناس، حسین سامعی و نرگس انتخابی
انتشارات: فرهنگ معاصر
محل نشر: تهران
چاپ 1م: 1379
چاپ 7م: 1386
چاپ 20م: 1390
تعداد صفحات : 2024
به جرأت میتوان گفت این فرهنگ، در مقایسه با سایر فرهنگهای انگلیسی ـ فارسی از جمله فرهنگ معاصر پویا (1387)، مفصلترین و جامعترین اطلاعات واژهشناختی را برای مدخلهای مختلف خود به دست میدهد. این اطلاعات عبارتاند از (ساختار و راهنمای استفاده، صفحات 19 و 20):
ـ اطلاعات گویشی: گویشهای بهکاررفته در این فرهنگ عمدتاً به صورت (در بریتانیا)، (در آمریکا)، (در اسکاتلند)، (در استرالیا)، (در آفریقای جنوبی)، (در هند) و (در ایرلند) مشخص شدهاند.
ـ اطلاعات موقعیتی: موقعیتهایی که در این فرهنگ از آنها یاد شده است بسیار زیادند و به تمامی شئونات علمی، فرهنگی، هنری، فنی، حرفهای، ورزشی، اجتماعی، طبیعی و ... مربوط میشوند. اطلاعات موقعیتی نوعاً به شکلهای زیر به دست داده شده است:
علوم: (ریاضی)، (جغرافیا)، (ادبیات)، (پزشکی) و ...
فنون: (کشاورزی)، (حسابداری)، (معماری)، (کامپیوتر) و ...
هنرها: (موسیقی)، (تئاتر)، (عکاسی)، (رقص) و ...
ورزش: (در تنیس)، (در کریکت)، (شکار)، (فوتبال) و ...
مکانها: (در دانشگاه)، (در مجلس)، (در اتومبیل)، (روی پارچه) و ...
شرایط: (بیانگر اجبار و ضرورت)، (بیانگر توصیه)، (در مذاکره)، (بیانگر اعتراض) و ...
ـ اطلاعات کاربردی: کاربردهای عمدهای که در این فرهنگ به کار رفته است از این قرار است: (به طعنه)، (به شوخی)، (به تحقیر)، (مجازی)، (به توهین).
ـ اطلاعات دستوری: منظور از اطلاعات دستوری این است که معادلهای پس از اطلاعات دستوری به شرطی میتوانند برای سرمدخل انگلیسی به کار روند که سرمدخل مزبور وضع دستوری خاصی را پیدا کرده باشد؛ مثلاً، اگر اسم است، جمع بسته شده باشد (که در این صورت همین اطلاع به شکل (در جمع) پیش از معادل مزبور آمده است. یا همان اسم در جایگاه صفت قرار گرفته باشد و نقش وصفی به عهده گرفته باشد (که در این صورت همین اطلاع به شکل (صفتگونه) پیش از معادل مزبور آمده است. اطلاعات دستوری دیگر از این قرار است: (با صفت یا قید)، (با صفت تفضیلی و عالی) و ... .
ـ اطلاعات دائرةالمعارفی: این قبیل اطلاعات هنگامی پس از برخی از معادلها آمده است که گمان رفته است که معادل مزبور یا سرمدخل انگلیسی آن برای همه فارسیزبانان چنانکه باید شناخته نیست.
ـ اطلاعات رسمالخطی: منظور از این نوع اطلاعات این است که معادلهای پس از آن به شرطی میتوانند برای سرمدخل انگلیسی به کار روند که سرمدخل مزبور با املایی خاص نوشته شده باشد. این قبیل اطلاعات به صورت (با حرف بزرگ)، (با حرف کوچک) و ... آمده است.
ـ اطلاعات بافتاری: منظور از اطلاعات بافتاری این است که معادلهای پس از دوقلاب عمدتاً هنگامی میتوانند به ازای سرمدخل انگلیسی به کار روند که با کلمههای درون دوقلاب، یا نظایر آنها، در جمله همنشین شده باشند و با آنها رابطه دستوری مشخصی برقرار کرده باشند. رابطه دستوری مزبور در کل از انواع زیر است:
ـ اگر معادل فعلِ لازم باشد، کلمه درون دوقلاب فاعل آن است:
... 12. ]درخت[ بر دادن، میوه دادن bear2
ـ اگر معادل فعلِ متعدی باشد، کلمه درون دوقلاب مفعول آن است:
... 6. ]وزن، بار و غیره[ نگه داشتن، bear2
تحمل کردن؛ ]مسئولیت[ تقبل کردن
ـ اگر معادل صفت باشد، کلمه درون دوقلاب موصوف آن است:
]شخص[ کوسه، بیریش beardless
ـ اگر معادل اسم باشد، کلمه درون دوقلاب مضافالیه آن است:
... 2. ]اشک، عرق[ قطره، دانه bead
این فرهنگ پیوستهایی پرکاربرد نیز دارد. پیوستهای این فرهنگ عبارتاند از:
ـ افعال بیقاعده: شامل مصدر، زمان گذشته و اسم مفعول افعال بیقاعده انگلیسی.
ـ نامهای جعرافیایی: شامل نام کشورها و ملیت یا زبان آنها
ـ وندها و عناصر وندی رایج در انگلیسی: شامل پیشوندها و پسوندهای رایج در انگلیسی
ـ نامهای کوچک رایج در زبان انگلیسی: شامل تلفظ و املای نامهای مردان و زنان
ـ اعداد یکرقمی و چندرقمی: شامل اعداد اصلی، ترتیبی، کسری، اعشاری، و ...
ـ علائم ریاضی: شامل علائم رایج در ریاضیات، هندسه و آمار همراه با طرز خواندن آنها
ـ اعداد رومی: شامل اعداد رومی و قاعده نوشتن آنها
مؤلفان در تألیف این فرهنگ از دهها فرهنگ عمومی و بیش از صدها فرهنگ و واژهنامه دوزبانه تخصصی بهره بردهاند. معیار آنها در گزینش هر برابر از این منابع، بیش از همه تناسب آن برابر با مدخل انگلیسی، صحت صوری و معنایی برابر مزبور، چرخش آن در فارسی امروز و پذیرفتاری آن در میان اهل فن بوده است. مبنای کار در تألیف این فرهنگ، در درجه اول، منابع زیر بوده است (پیشگفتار، صفحه 11):
- Oxford Advanced Learner’s Dictionary (3rd, 4th & 5th editions)
- Collins Cobuild English Dictionary (1st & 2nd editions)
- Longman Dictionary of Contemporary English (1st, 2nd & 3rd editions)
- Random House Dictionary of the English Language (1st & 2nd editions)
- Webster’s Third New International Dictionary of the English Language (1st edition)
- Collins Robert French-English, English-French Dictionary (1st edition)
- Webster’s New World Dictionary (3rd College edition)
یادداشتها:
ـ حقشناس، ع.م. و دیگران (1379). فرهنگ هزاره. تهران: فرهنگ معاصر.
ـ فرهنگ معاصر: ناشر کتابهای مرجع (دسترسی در 1395/5/1)