حسین حسن‌زاده

حسین حسن‌زاده

«کاشکی هستی زبانی داشتی / تا ز هستان پرده‌ها برداشتی» (مولوی)
حسین حسن‌زاده

حسین حسن‌زاده

«کاشکی هستی زبانی داشتی / تا ز هستان پرده‌ها برداشتی» (مولوی)

نسبت‌سنجی «راست و دروغ» و «افراد»

چندی پیش برایم پیامی آمد که رابطهٔ بین «راست و دروغ» و «افراد» را برشمرده بود. این پیامک برای من تأمل‌برانگیز و جالب بود:

 

1. کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ «فیلسوف» است.

 

2. کسی که راست و دروغ برای او یکی است «چاپلوس» است.

 

3. کسی که پول می‌گیرد تا دروغ بگوید «دلال» است.

 

4. کسی که دروغ می‌گوید تا پول بگیرد «گدا» است.

 

5. کسی که پول می‌گیرد تا راست و دروغ را تشخیص دهد «قاضی» است.

 

6. کسی که پول می‌گیرد تا راست را دروغ و دورغ را راست جلوه دهد «وکیل» است.

 

7. کسی که جز راست نمی‌گوید «بچه» است.

 

8. کسی که به خودش هم دروغ می‌گوید «متکبر» است.

 

9. کسی که دروغ خودش را باور می‌کند «ابله» است.

 

10. کسی که سخنان دروغش شیرین است «شاعر» است.

 

11. کسی که علی‌رغم میل باطنی خود دروغ می‌گوید «همسر» است.

 

12. کسی که اصلاً دروغ نمی‌گوید «مرده» است.

 

13. کسی که دروغ می‌گوید و قسم هم می‌خورد «بازاری» است.

 

14. کسی که دروغ می‌گوید و خودش هم نمی‌فهمد «پـرحرف» است.

 

15. کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می‌پندارند «سیاست‌مدار» است.

 

16. کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می‌پندارند و به او می‌خندند «دیوانه» است.

زبان افشاگر است!

بسیاری از انسان‌ها ساده‌انگارنه چنین می‌پندارند که از زبان استفاده می‌کنند و چیزی یا کسی را توصیف می‌کنند، حال‌آنکه زبان‌ورزی امر پیچیده‌ای است. آنها از این حقیقت غافل‌اند که وقتی از زبان، برای توصیف کسی یا چیزی، استفاده می‌کنند، در واقع، خود را نیز توصیف می‌کنند. به عبارت دیگر، هنگامی‌که کسی لب به سخن می‌گشاید، بی‌تردید دیدگاه‌ها، اندیشه‌ها، باورها و ارزش‌های مورد قبول خود را برملا می‌کند. چه خوش گفت آن اندیشه‌ور که «کلام از صیقلی‌ترین و نورخیزترین آینه‌هایی است که شخصیت متکلم را باز می‌نمایاند» (سروش، 1373: 30). به بیان دیگر، وقتی کسی از اسمی (مثلاً، «روحانی» در برابر «آخوند») استفاده می‌کند، وقتی کسی از صفتی (مثلاً، «شورشی» در برابر «معترض») بهره می‌برد، وقتی کسی فعلی را (مثلاً، «کشته‌شدن» در برابر «شهید‌شدن» یا «به‌ هلاکت رسیدن») به کار می‌بندد، وقتی کسی از ساخت لازم به‌جای ساخت متعدی (مثلاً، «شیشه شکست» در برابر «شیشه را شکستم») استفاده می‌کند، وقتی کسی از ساخت مجهول به‌جای ساخت معلوم (مثلاً، «سه دانشجوی شورشی کشته شد» در برابر «پلیس سه دانشجوی معترض را از پا درآورد») بهره می‌برد، یا حتی وقتی که او سکوت (مثلاً، سکوت فلان رسانه در مورد رویدادی در فلان کشور) می‌کند، البته باورها و ارزش‌های مقبول خود را «لو می‌دهد.»


در سطحی به‌مراتب بالاتر، تعجبی ندارد که زبان‌شناسان شناختی [cognitive linguists] بر این باورند که «با مطالعهٔ زبان می‌توان به ماهیت و ساختار و آرای ذهن انسان پی‌برد» (راسخ‌مهند، 1389: 6 - 7). یکی از دلایل مهم این زبان‌شناسان در مطالعهٔ زبان از این فرض ناشی می‌شود که «زبان الگوهای اندیشه و ویژگی‌های ذهن انسان را منعکس می‌کند» (همان: 6). به بیان ساده‌تر، زبان‌شناسان شناختی بر آن‌اند که معمای چیستی ذهن انسان را از طریق بررسی زبان او حل کرده، گره آن را بگشایند.

  

بزرگان نیز به زبان‌ورزی توجه تامی داشته‌اند؛ به طور نمونه، امام علی (ع)، امام سخن‌وری و سخن‌دانی، فرموده‌اند که «انسان زیر زبان خود پنهان است» (نهج‌البلاغه، حکمت148: 645).

 

«تا مرد سخن نگفته باشد

علم و هنرش نهفته باشد»

(گلستان، باب اول: حکایت3)

 

«آدمی مخفی است در زیر زبان

این زبان پرده است بر درگاه جان»

(مثنوی‌ معنوی، دفتر دوم: بخش21)

 

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. دشتی، م. (مترجم).(1386). تهران: قدر ولایت.

ـ نرم‌افزار گنجور رومیزی. ویرایش 2.72

ـ راسخ‌مهند، م. (1389). درآمدی بر زبان‌شناسی شناختی. تهران: سمت.

ـ سروش، ع. (1373). حکمت و معیشت: شرح نامهٔ امام علی به امام حسن (علیهما‌السّلام). (دفتر 1م). تهران: صراط.

خداوندا ...

مدتی است رسانه‌ها پر شده است از خبرهای دلخراش. هر روز عده‌ای از انسان‌ها (به‌ویژه کودکان بی‌گناه) کشته، زخمی، یا دست‌کم آواره می‌شوند. این رویدادها بی‌تردید دل آدمی را می‌رنجاند. خداوندا از ته قلب از تو می‌خواهم سایهٔ صلح و آرامش را بر سر همه‌مان بیفکنی، ستمکاران را زودتر به جزای اعمالشان برسانی و ستمدیدگان را یاری رسانی.