«ورزیدن» معانی بسیاری دارد. فرهنگ بزرگ سخن (1381)، ذیل این فعل، 8 معنا آورده است:
1. بهعنوان همکرد در معنی «داشتن»، «انجامدادن»، «کردن»، «مرتکبشدن» و جز آنها فعل مرکب میسازد: ارادت ورزیدن، عناد ورزیدن.
2. انجامدادن، عملیکردن.
3. کسبکردن، تحصیلکردن، به دست آوردن.
4. پرداختن به امری.
5. به کار گرفتن.
6. زراعتکردن.
7. پیرویکردن (از چیزی/کسی).
8. کوششکردن، سعینمودن.
ظاهراً پربسامدترین و مهمترین کاربرد فعل «ورزیدن» همان مورد شمارهٔ 1 است، که فعلهای مرکب بسیاری میتوان با آن ساخت: عشق ورزیدن، کینه ورزیدن، لجاجت ورزیدن، خیانت ورزیدن، مهر ورزیدن و ... . از دیگر واژههای آشناتری که از «ورزیدن» مایه گرفته است «ورزش» (اسم مصدر «ورزیدن»)، «ورزیده» و «کشاورز» است. البته، در قدیم، «ورزکار»، «ورزگار» و «ورزگر» به معنای «کشاورز» نیز به کار میرفته است.
فعل «ورزیدن» دو امتیاز سودمند برای فارسیزبانان دارد. نخست اینکه، میتوان به کمک بن مضارع «ورزیدن» + «–ی» اسمساز (یعنی «–ورزی») واژههای بسیاری ساخت، چنانکه واژههای «غرضورزی»، «کینهورزی»، «مهرورزی» و «عشقورزی» را از این طریق ساختهایم: عدالتورزی، زهدورزی، خیانتورزی، صداقتورزی، رازورزی، دروغورزی، تقواورزی، شرکورزی، اخلاصورزی و ... . از همین رو بود که واژههای «ترجمهورزی»، «ویرایشورزی»، «واژهورزی» و «فارسیورزی» را برساختم و برای دستهبندی موضوعات وبلاگم برگزیدم. گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی با همین روش به زیبایی در برابر manipulation «دستورزی» و در برابر informatics «دادهورزی» را برساخته است. دیگر اینکه، اگر «–ی» اسمساز را از آخر واژههای بالا بیندازیم، اسم فاعل به دست میآید: عدالتورز، زهدورز، خیانتورز، صداقتورز، رازورز، دروغورز، تقواورز، شرکورز، اخلاصورز و ... .
اندیشهورز فارسیورز، عبدالکریم سروش، در آثار خود از «–ورزی» و «–ورز(ان)» بهرهٔ فراوان برده است. به طور مثال، ایشان در دفتر نخست حکمت و معیشت (1373) واژههای «شرکورزی» (ص132، 180، 183)، «زهدورزی» (ص134)، «عدالتورزی» (ص219)، «اخلاصورزیها» (ص250)، «خیانتورزی» (ص284)، «مهرورزی» (ص338)، «عشقورزی» (ص340) و «خردورزی» (ص387) را به کار بردهاند و در دفتر دوم حکمت و معیشت (1373) واژههای «خردورزی» (ص30، 127)، «نظرورزیها» (ص39)، «اندیشهورزی» (ص40)، «جهلورزی» (ص48)، «تکبرورزی» (ص113)، «مهرورزی» (ص253)، «طمعورزیها» (ص308)، «طمعورزان» (ص319)، «زهدورزی» (ص319) و «سیاستورزان» (ص319) را به کار بستهاند. برخی از این واژهها برساختهٔ ایشان است و هنوز به فرهنگهای لغت راه نیافتهاند. رویهمرفته، سخن این است که از «–ورزی» و «–ورز(ان)» میتوان کمک شایانی در واژهورزی و واژهسازی گرفت.
یادداشتها:
ـ انوری، ح. (سرویراستار). (1381). فرهنگ بزرگ سخن. (8جلد). تهران: سخن.
ـ سروش، ع. (1373). حکمت و معیشت: شرح نامهٔ امام علی به امام حسن (علیهماالسّلام). (دفتر نخست). تهران: صراط.
ـ سروش، ع. (1373). حکمت و معیشت: شرح نامهٔ امام علی به امام حسن (علیهماالسّلام). (دفتر دوم). تهران: صراط.