حسین حسن‌زاده

حسین حسن‌زاده

«کاشکی هستی زبانی داشتی / تا ز هستان پرده‌ها برداشتی» (مولوی)
حسین حسن‌زاده

حسین حسن‌زاده

«کاشکی هستی زبانی داشتی / تا ز هستان پرده‌ها برداشتی» (مولوی)

«یکِ» زاید

در زبان فارسی، دو نوع «یک» داریم:‌ «یکِ» عدد و «یکِ» نکره. منظور از «یکِ» عدد همان است که برای شمارش به کار می‌رود. به طور مثال، «هنگامی‌که می‌گوییم: "یک نفر از اینجا گذشت"، مقصود این است که گذرنده بیش از یک نفر نبوده است» (نجفی، 1370: 426). «یکِ» نکره نیز همان است که پیش از اسم می‌آید و آن را نکره می‌سازد: «یک شب تأمل ایام گذشته می‌کردم و بر عمر تلف‌کرده تأسف می‌خوردم» (گستان سعدی، به نقل از نجفی، 1370: 428) یا «با این همه می‌شود یک عریضه نوشت» (نون‌والقلم آل‌احمد، به نقل از انوری و احمدی‌گیوی، 1390: 88). شایان ذکر است، از زبان‌شناسان، باطنی در توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی (1348) صراحتاً اشاره‌ای به «یکِ» نکره نمی‌کند، بلکه از دیدگاه او، تکواژ مقید [bound morpheme] –ی  (i-) نشانهٔ نکره است (1348: 157). اما در مقایسهٔ مقولات اسم در زبان فارسی و انگلیسی (1355) «یکِ» نکره را در ردیف (–ی) نکره بررسی می‌کند. غلامعلی‌زاده پا را یک گام فراتر گذاشته، در زبان فارسی قائل به حرف تعریف نامعین است (1374: 61). او برای این نوع «یک» مثال زیر را می‌آورد:


ـ هنگام نوشتن به یک لهجهٔ خاص، زبان نقش ویژه‌ای را ایفا می‌کند (همان: 61)

 

او عنوان می‌دارد که، در این مثال، «یک» حاکی از عدد نیست، بلکه حرف تعریف به شمار می‌آید و بدین علت، می‌توان آن را با (–ی) نکره جایگزین کرد، بی‌آنکه مفهوم جمله غیرعادی جلوه کند (همان: 61 – 62):


ـ هنگام نوشتن به لهجه‌ای خاص، زبان نقش ویژه‌ای را ایفا می‌کند.

 

در زبان انگلیسی، a یا an دست‌کم در دو موقعیت به کار می‌رود:

(1) پیش از اسم نکره [Indefinite noun]؛ (2) پیش از اسم جنس [Generic noun].


- I saw a soldier on the street yesterday. [Indefinite noun]

ـ دیروز سربازی / یک سرباز را در خیابان دیدم.


- A banana is yellow. [Generic noun]

ـ موز زرد است. 


چنانکه از مثال‌های بالا برمی‌آید، هنگامی‌که a یا an پیش از اسم نکره به کار می‌رود، می‌توان آن را به «یک»، یا بسیار طبیعی‌تر، به (–ی) نکره، در فارسی، ترجمه کرد. اما اگر a یا an پیش از اسم جنس به کار رود، از آنجایی‌که، در فارسی، اسم جنس «بی‌هیچ نشانه می‌آید و معمولاً مفرد است» (انوری و احمدی‌گیوی، 1390: 87)، نباید ترجمه شود. «مترجمان تازه‌کار ناآگاهانه این حرف تعریف را ]که پیش از اسم جنس می‌آید[ ترجمه می‌کنند و در نتیجه نوشته‌های فارسی (متن‌های ترجمه‌شده) پر شده است از این یک‌های زاید: "یک مسلمان نباید دروغ بگوید."؛ "یک معلم نباید دربارهٔ زندگی خانوادگی شاگردانش کنجکاوی کند." اینها یک‌هایی است که از طریق A Moslem و A Teacher وارد زبان فارسی شده است. در فارسی، طبیعی آن است که بگویند: "مسلمان نباید دروغ بگوید." یا "معلم نباید دربارهٔ زندگی خانوادگی شاگردانش کنجکاوی کند"» (صلح‌جو، 1386: 204). البته باید توجه کرد که نباید هر «یک»ای را زاید پنداشت. به طور مثال، اگر در مثال بالا «یک» را در جملهٔ «دیروز یک سرباز را در خیابان دیدم» زاید فرض کنیم و آن را به صورت «دیروز سرباز را در خیابان دیدم» بازنویسی کنیم، دچار اشتباه شده‌ایم، چراکه با این حذف، عبارت نکرهٔ «یک سرباز» را به معرفه تبدیل کرده‌ایم. روی‌هم‌رفته، بهتر است و باید از به‌کاربردن «یکِ» زاید پرهیز کرد.   

 

یادداشت‌ها:

ـ انوری، ح. و احمدی گیوی، ح. (1390). دستور زبان فارسی2، ویرایش . تهران: فاطمی.

ـ باطنی، م.ر. (1348). توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی. تهران: امیرکبیر.

ـ باطنی، م.ر. (1355). مقایسهٔ مقولات اسم در زبان فارسی و انگلیسی. در: باطنی، م.ر. (1376). پیرامون زبان و زبان‌شناسی: مجموعه مقالات (صص136 ـ 123). چاپ 2م. تهران: آگاه.

ـ صلح‌جو، ع. (1386). نکته‌های ویرایش. تهران: نشر مرکز.

ـ غلامعلی‌زاده، خ. (1374). ساخت زبان فارسی. تهران: احیای کتاب.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد