در فرهنگهای هزاره (1379) و پویا (1387) در برابر یکی از معانی modification معادل «جرحوتعدیل» آمدهاست، که ترکیبی عطفی است. modificaiton، در لغت، به معنای تغییر اندکی است که بیشتر، برای سازگاری، در چیزی اعمال میشود. بیتردید، «اگر» بتوان در برابر هر واژهٔ بیگانه معادل «یکواژهای» یافت، آن واژه بر معادلهای «دوواژهای» یا ترکیبی ترجیح دارد. به طور مثال، ترجمهپژوه پرآشنا، لارنس ونوتی، کتابی دارد با عنوان The Translator’s Invisibility، که عنوان آن را مترجمی به «نامرئیبودن مترجم» برگردانده است. اما مترجم دیگری همین عنوان را به «ناپیدایی مترجم» ترجمه کرده است، که زیباتر و رساتر است و بر ترجمهٔ اول ترجیح دارد. در زبان فارسی، اصطلاح «چکشکاری» گاهی مجازاً به معنای «جرحوتعدیل» به کار میرود (فرهنگ بزرگ سخن، ذیل «چکشکاری»). از این رو، اصطلاح رساتر «چکشکاری» را میتوان گاهی (البته نه همیشه) در برابر modificaiton، به جای «جرحوتعدیل»، به کار برد، بدون آنکه این ترکیب عطفی غلط باشد:
- They have used the same process for almost 50 years with only minor modifications.
ـ آنها همان فرایند را تقریباً 50 سال با چکشکاری اندکی به کار بردهاند.
- This article needs some modifications.
ـ این مقاله به چکشکاری نیاز دارد.
یادداشتها:
ـ انوری، ح. (سرویراستار). (1381). فرهنگ بزرگ سخن. (8جلد). تهران: سخن.
ـ باطنی، م.ر. و دستیاران (1387). فرهنگ معاصر پویا. ویراست 3م. تهران: فرهنگ معاصر.
ـ حقشناس، ع.م. و دیگران (1379). فرهنگ معاصر هزاره. تهران: فرهنگ معاصر.