در برخی از زبانها، مفهوم مالکیت [possession]، بسته به اینکه انتقالپذیر [alienable] باشد یا انتقالناپذیر [inalienable]، به طور متفاوت بیان میشود؟ (Tallerman 2014: 54) بدین ترتیب، اسمهای ناظر بر اعضای بدن یا خویشاوندان هر فرد به طبقه داراییهای انتقالناپذیر تعلق دارد، یعنی نمیتوان مالکیت آنها را به دیگری واگذار کرد. اما مالکیت انتقالپذیر ناظر بر انواع دیگری از اسمها، نظیر وسایل شخصی، حیوانها و غذاهاست، که از مالکیت آنها میتوان صرفنظر کرد یا به دیگری واگذار کرد. در زبان جاراوارا [Jarawara]، یکی از زبانهای آمازونیای جنوبی، مالکیت هنگامی که انتقالپذیر باشد، از تکواژ مالکیت kaa استفاده میکنند، اما اگر مالکیت انتقالناپذیر باشد، فقط دو اسم را کنار هم مینشانند. به طور مثال، در این زبان، مالکیت انتقالپذیر در عبارت «اسلحهٔ اُکوموبی»، چنانکه در زیر ملاحظه میکنید، به کمک تکواژ مالکیت kaa بیان میشود:
اما مالکیت انتقالناپذیر در عبارت «پای اُکوموبی»، چنانکه در زیر ملاحظه میکنید، از طریق همنشینی واژههای این عبارت مشخص میشود:
به طور میانزبانی، انتظار میرود مالکیت انتقالپذیر ناظر بر تکواژ اضافی باشد، در حالی که مالکیت انتقالناپذیر ناظر بر همنشینی اسمها (ibid.).
یادداشتها:
- Tallerman, M. (2014). Understanding Syntax. 4th edition. UK: Routledge.
در برخی از زبانها، به ویژه ژاپنی، چینی، ویتنامی و تایلندی، نقش اصلی ساخت مجهول (و ساخت مجهولمانند، مثلاً، در زبان چینی) بیان ناملایمات [adversity] است. در این زبانها، کاربرد سنّتی مجهول عبارت است از گزارش رویدادهای ناگوار. به طور مثال، در زبان ژاپنی، میگویند: «بر سر من باران باریده شد» تا اینکه «بر سر من باران بارید.» (Baker 2011: 116)
یادداشتها:
نیمکره چپ مغز نسبت به نیمکره راست در پردازش دادههای زبانی از برتری برخوردار است؟ (Yule 2014: 161) به بیان دیگر، پردازشهای تحلیلیتری نظیر بازشناسی ریزهکاریهای ظریفتر ساختار آواها، واژهها و گروهها در زنجیرههای سریع در نیمکره چپ مغز روی میدهد و پردازشهای کلنگرانهای نظیر شناسایی ساختارهای کلیتر در زبان و تجربه در نیمکره راست (ibid: 163).
یادداشتها:
- Yule, G. (2014). The Study of Language. 5th edition. UK: Cambridge.
روانزبانشناسان [psycholinguists] شمار واژههایی را که هر انگلیسیزبان ششسالهٔ معمولی و هر دانشآموختهٔ دبیرستانی معمولی میداند، به ترتیب، 10,000 و 60,000 واژه تخمین زدهاند؟ (Lieber 2009: 16)
یادداشتها:
Kangaroo (کانگورو) در اصل نام گونهای از کانگوروها (Miller and Trask 2015: 17) و dog (سگ) در اصل نام گونهای از سگها (ibid: 36) بوده است، و نه اسمهایی عام؟ اما امروزه در زبان انگلیسی به هر نوع کانگورویی kangaroo و به هر نوع سگی dog میگویند.
یادداشتها:
در بسیاری از زبانهای اروپایی مدرن (نظیر فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، آلمانی، یونانی و روسی، و البته نه انگلیسی) ضمیر دوم / سوم شخص جمع برای اشارهٔ محترمانه به مخاطب مفرد به کار میرود؟ (Baker 2011: 105) به عبارت دیگر، در این زبانها، همانطور که در فارسی برای احترام به مخاطب مفرد به جای «تو» (دوم شخص مفرد) از «شما» (دوم شخص جمع) استفاده میشود، به جای «تو» از «شما» استفاده میکنند.
یادداشتها:
واژهٔ «پاکستان» ساخت اختصاری «پ» (پــــنجاب)، «ا» (افغان)، «ک» (کـــشمیر)، «س» (ســـند) و «تان» (بلوچســـتان) است؟ Crystal 1987: 115) به نقل از صفوی، 1391: 107)
یادداشتها:
ـ صفوی، ک. (1374). واژههای قرضی در زبان فارسی. در: صفوی، ک. (1391). نوشتههای پراکنده (دفتر 3م): زبانشناسی و ترجمهشناسی (صص 84−121). تهران: علمی.
منابع قرونوسطایی اولین ترجمهٔ فارسی بخشی از قرآن (به طور مشخصتر، ترجمهٔ سورهٔ حمد) را به «سلمان فارسی» نسبت میدهند؟ او ترجمهٔ این سوره را ظاهراً با رضایت ضمنی پیامبر و برای کاربرد در نماز انجام داده است. و همچنین، آیهٔ بسمالله را به «به نام یزدان بخشاینده» برگردانده است (Lewis 2001: 58).
یادداشتها:
برخی از فرهنگنویسان [lexicographers] واژهای «مندرآوردی» را عمداً برمیساختهاند و در فرهنگهایشان میگنجاندهاند تا اگر فرهنگنویس دیگری از اثر آنها کپیبرداری کرد، آنها متوجه شوند؟ به این پدیده در زبان انگلیسی «مونتویزل» [Mountweazle] میگویند. شایان ذکر است «لیلیان ویرجینیا مونتویزل» نام طراح و عکاس سرشناس آمریکایی است که دستاندرکاران دائرةالمعارف جدید کلمبیا (1975) این شخصیت خیالی را به وجود آوردند! (Lieber 2009: 29)
یادداشتها:
با اینکه در زبان عربی «گ» [g] وجود ندارد، «ج» [j] در جنوب مصر (قاهره و اسکندریه) «گ» [g] تلفظ میشود؟ (Abu-Chacra 2007: 5)
یادداشتها:
- Abu-Chacra, F. (2007). Arabic: An Essential Grammar. UK: Routledge.